یادداشت اختصاصی علی قادری، کارشناس مسائل بینالملل؛
رؤیای نظم نوین نتانیاهو
نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سودای اجرای طرح «خاورمیانه بزرگ» از نیل تا فرات و در حال افزایش ضریب امنیتی داخلی خود به وسیله تسخیر سرزمینها، ایجاد مناطق حائل و توسعه حیاط خلوت راهبردی خود است.
به گزارش «راهبرد معاصر»؛ غرب آسیا به عنوان نقطه مرکزی و محوری تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی جهان در سدههای اخیر و یکی از مهمترین و استراتژیکترین مناطق روی کره زمین نقش بیبدیلی در منازعات بین قدرتهای بزرگ منطقهای و فرامنطقهای داشته است و به یکی از پرچالشترین و بیثباتترین مناطق جهان تبدیل شده است. پس از جنگ جهانی دوم این منطقه به کانون محوری منازعات جهانی تبدیل شد به همین دلیل، تمامی راهبردهای طراحی شده توسط کشورهای جهان، با محوریت منطقه غرب آسیا بوده است.
نتانیاهو در سودای اجرای طرح رژیم صهیونیستی بزرگ از نیل تا فرات و در حال افزایش ضریب امنیتی داخلی خود از طریق تسخیر سرزمینها و ایجاد مناطق حائل و توسعه حیاط خلوت استراتژیک خود است
اولین بار طرح «خاورمیانه جدید» توسط شیمون پرز در دهه ۱۹۹۰ مطرح شد. بعدها طرحهای مشابه مثل طرح «خاورمیانه بزرگ» یا « خاورمیانه جدید» توسط امریکاییها مطرح شد. در سال ۲۰۰۶ کندولیزا رایس وزیر خارجه وقت آمریکا طرح «خاورمیانه جدید» را مطرح کرد. فصل مشترک تمام طرحهای مربوط به غرب آسیای جدید، توسعه حاکمیت رژیم صهیونیستی بوده است.
نتانیاهو در ۲۲ سپتامبر سال پرده از طرح جدید خود در رابطه با غرب آسیا برداشت و لفظ « خاورمیانه جدید» مبتنی بر نظم نوین را مطرح کرد. فهم و درک درست و دقیق این مفهوم میتواند کمک شایان توجهی جهت تدوین و طراحی استراتژیهای مقابله با آن داشته باشد.
به نظر میرسد طرح نظم نوین غرب آسیا بر پنج اصل عمده استوار است:
- افزایش ضریب امنیتی رژیم از طریق تغییر شکل ژئوپولیتیک منطقه: نتانیاهو در سودای اجرای طرح رژیم صهیونیستی بزرگ از نیل تا فرات و در حال افزایش ضریب امنیتی داخلی خود از طریق تسخیر سرزمینها و ایجاد مناطق حائل و توسعه حیاط خلوت استراتژیک خود است. گسترش مرزهای رژیم صهیونیستی و اعمال کنترل بر سرزمینهای پیرامونیِ یکی از محورهای اصلی نظم نوین غرب آسیای نتانیاهوست. رژیم صهیونیستی برای بقاء موجودیت و ادامه حیات خود نیازمند افزایش ضریب امنیت ژئوپلیتیک میباشد و این امر را از طریق ایجاد منطقه حائل در غزه، تسخیر بلندیهای جولان و بخشهایی از خاک سوریه و حتی تسخیر مناطق دیگری از کشورهای پیرامونی در آینده انجام خواهد داد.
- تضعیف جبهه مقاومت و ایران: این استراتژی از طریق تزاید بحرانهای داخلی و منطقهای انجام خواهد شد. با توجه به نزدیکی روی کار آمدن ترامپ به نظر میرسد احتمال انزوای جمهوری اسلامی ایران به عنوان پرچمدار اصلی جبهه مقاومت از طریق تحریمهای اقتصادی، ایجاد محدودیتهای مالی، بازرگانی و تجاری، از طریق توسعه همکاریهای منطقهای و افزایش و توسعه تهدیدات نظامی و امنیتی انجام خواهد شد.
- بازتولید بحرانهای منطقهای: به نظر می رسد یکی از اصول اساسی نظم نوین رژیم صهیونیستی برای غرب آسیا، باز تولید بحرانهای منطقهای میباشد. با توجه به اینکه منطقه غرب آسیا دارای بیشترین اختلافات قومیتی و مذهبی میباشد لذا وجود شکافهای متراکم در این منطقه موجب شده یکی از بیثباتترین مناطق جهان را شاهد باشیم. به نظر میرسد ایجاد غرب آسیای بی ثبات و پرتنش میتواند اهداف نظم نوین غرب آسیا با محوریت رژیم صهیونیستی را تسریع نماید. رژیم صهیونیستی و ایالات متحده درصدد القاء این انگاره و تصور هستند که تنها راه نجات کشورهای منطقه از بیثباتی و تنش، همگرایی این کشورها حول موافقتنامه ها منطقه و بینالمللی (مانند موافقتنامه ابراهیم) و با محوریت آمریکا و رژیم صهیونیستی می باشد تا بتواند به عنوان وزنه اصلی ایجاد تعادل منطقهای عمل نماید.
به نظر می رسد یکی از اصول اساسی نظم نوین رژیم صهیونیستی برای غرب آسیا، باز تولید بحرانهای منطقهای میباشد
- بازتولید بحرانهای داخلی در ایران: هدف اصلی رژیم صهیونیستی از ایجاد نظم نوین غرب آسیا تضعیف پرچمدار جریان مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران است. در این طرح این رژیم در تلاش است تا تمامی مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی از جمله مؤلفههای قدرت سخت و نرم، توانمندی های انرژی هستهای، توانمندی های موشکی و منطقهای و بازوهای قدرتمند جبهه مقاومت را از بین ببرد. برای عملی کردن این استراتژی به شدت از مولفهها و تاکتیکهای جنگ شناختی و عملیات روانی از طریق به کارگیری پیشرفتهترین تکنولوژیهای روز بهرهگیری میکند. در کنار این استراتژی تلاش دارد تا با فعال کردن گسلهای داخلی نسبت به تزاید بحرانهای داخلی و افزایش نارضایتی ها اقدام کند و این امر از طریق امپراطور رسانهای غرب و با بهرهگیری از علوم و فناوریهای جدید تشدید میشود.
- انتقال تنشها به جبهههای جدید: در طرح نظم نوین، نتانیاهو در تلاش است تا کانون بحران را از داخل رژیم اشغالگر به مناطق پیرامونی خود گسترش داده تا علاوه بر افزایش ضریب امنیتی، تنش و بیثباتی را به مناطق دیگر تسری دهد. هدف این رژیم از به کارگیری این استراتژی این است که این انگاره را القا نماید که تنها لنگرگاه صلح در منطقه همگرایی کشورهای منطقه ای با رژیم صهیونیستی میباشد. رژیم این استراتژی را از طریق تقویت گروههای تکفیری سلفی، استفاده از جریانات ملیگرای افراطی و جریانات سکولار اسلامی و توسعه و افزایش درگیریهای قومیتی و مذهبی انجام میدهد.